قدرت جاذبه سیاه چاله در فاصله های هر چند کوتاه متفاوت است. یعنی حتی در فاصله ای مانند پاها تا سر انسان این نیروی جاذبه به قدری متفاوت
است که پاها با قدرت بسیار بیشتری به درون سیاه چاله کشیده می شود و این سرعت و کشش زیاد به سمت مرکز گرانش سیاه چاله به قدری
است که می تواند اجسام را به شکل اسپاگتی به داخل سیاه چاله بکشد. نام صحیح این پدیده " اسپاگتی سازی یا رشته رشته سازی " است.
سیاه چاله ها با میزان جاذبه بسیار قوی چیز های اطراف خود را نمی مکند بلکه آنها را در اطراف خود به گردش در می آورند. برای مثال اگر به جای
خورشید یک سیاه چاله بود زمین در همین مدار کنونی به دور آن می چرخید و اگر جسمی در مجاورت یا نزدیکی سیاه چاله قرار بگیرد جرم خود را
به صورت باد های ستاره ای به سمت سیاه چاله از دست می دهد و به درون سیاه چاله سقوط می کند.
چرخش و حرکت مواد حول مدار چرخشی خود در اطراف سیاه چاله موجب ایجاد گرمایی تا میلیارد ها درجه فارنهایت می گردد که توانایی تبدیل جرم به انرژی را دارد همین موضوع موجب ایجاد پدیده ای به نام تابش سیاه می گردد. این کشف شگفت انگیز اولین بار توسط هاوکینگ در سال 1974 میلادی صورت گرفت و به پدیده تابش هاوکینگ معروف است. تابش هاوکینگ موجب به اتمام رسیدن جرم سیاه چاله و تزریق آن در فضا در طول زمان می گردد و این عمل موجب نابودی کامل و مرگ سیاه چاله می گردد و اصطلاحا به آن تبخیر سیاه چاله گفته می شود.
در سوره ی تکویر در آیات 15 تا 18 با کلماتی مانند (الخنس) به معنی پنهان و دیده نمی شود رو به رو می شویم که طبق تعریف دانشمندان
سیاه چاله ها مکان هایی با کشش گرانشی بسیار زیاد هستند که حتا نور را هم جذب می کنند و چون نور از آنها عبور نمی کند نمی توان آنها را
مشاهده کرد، یا کلمه (الجوار) به معنی آنچه با سرعت زیاد در حال حرکت است که رصد آژانس فضایی ناسا نشان داد که این هیولای آسمانی با
سرعت بسیار بالا در حال چرخش است و همچنین کلمه (الکنس) یعنی چیزی که جارو می کند که دانشمندان معترفند که نیروی گرانش سیاه چاله
به قدری زیاد است که حتا نور نمی تواند از چنگالش بگریزد و آن را می بلعد. در سوره ی نجم آیه 1 ، در سوره ی واقعه آیه 75 و همچنین در سوره طارق آیات 1 تا 3 نیز به سیاه چاله اشاره شده است.